۩۞۩ گذرگاه عاشقی ۩۞۩

و خداوند عشق را آفرید...

۩۞۩ گذرگاه عاشقی ۩۞۩

و خداوند عشق را آفرید...

... باز هم گفتی می دانم! ...

 

باز هم گفتی می دانم!


گفتم : می مانم تا ابد

تا هر زمان که تو بخواهی

گفتی : می دانم

گفتم : چشمانت را در بهترین نقطه دلم قاب کرده ام برای همیشه هر گوشه دلم
را که می بینم تو هم آن جایی .

گفتی : می دانم

گفتم : برای من از تو دوست داشتنی تر وجود ندارد

باز هم گفتی می دانم .

امروز چندمین روز است که تو رفته ای و من هیچ گاه این را نمی دانستم
که تو برای من به یاد من و دوست دار من نیستی

باز هم می گویم : منتظرت می مانم شاید فقط شاید روزی برگردی....

 

نظرات 2 + ارسال نظر
مریم شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 09:54 ق.ظ http://kissmee.blogsky.com

سلام . خوبی ؟ به منم سر بزن و مجانی لینکت رو بذار توی وبلاگم . موفق باشی

**..venouse..** یکشنبه 31 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 06:03 ب.ظ http://www.venouse.blogfa.com

از شادی زِیاد، به غم فکر می­کنِیم

هستِیم و بِی سبب، به عدم فکر می کنیم

خم را به کف گرفتن یک جام، جم نکرد

ِیک جرعه خوددیم و به جم فکر می کنیم

گم کرده ایم خانه خود را و هر کجا

از بی نشانی دل ، همه دم فکر می کنیم

دو خاطره ، دو عکس ، دو دلتنگ آه ، آه

بی هم نشسته اِیم و به هم فکر می کنیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد